عزاداری

ساخت وبلاگ

استفتاء شيخ زين العابدين نجفي -رحمه الله- از امام زمان (عج) در خصوص قمه زني و.....

شيخ محمد مهدي زين العابدين نجفي در كتاب خود بيان الائمه جلد دوم صفحات 461 و 462 ميگويد:

مناسب است كه اين كرامت را از جدمان شيخ زين العابدين نجفي -قدس سره- كه صاحب كرامات بوده اند از برخي اهل علم و فضل نقل نماييم:

اهالي ايران و آذربايجان و قفقاز از مراجع نجف در خصوص استفاده از طبل و قمه زني و شبيه خواني و..... و حكم آنها سوال نمودند، و هر كسي نامه را براي مرجع خود نوشته و همراه شخصي به نجف ارسال كردند و قرار گذاشتند كه وقتي جوابها را گرفت آنها را در بسته اي بگذارد و مهر كند و جز در مسجد شاه در طهران باز ننمايد. و در اجتماع اهالي اين مناطق آنها را بخواند تا هر كسي از نظر مرجع تقليد مربوطه مطلع گردد.

و اين قضيه در زمان مرحوم صاحب عروه بوده است..

فرستاده مذكور بازگشت و مردم را خبر نمود تا در روز معين در مسجد حضور يابند، و سپس آراء را خواندند، برخي از فقها حكم به عدم جواز برخي ازين اعمال داده بودند و برخي حكم برجواز، خصوصا در خصوص قمه زني كه گفته بودند در صورتي كه ضرر نداشته باشد جايز است.

تا اينكه نامه مرحوم شيخ زين العابدين نجفي خوانده شد، ايشان چنين نوشته بودند:

بسمه تعالي شانه

من مردد بودم كه در اين مساله فتوي بر جواز بدهم يا خير، بنابرين به مسجد سهله رفته و به حضور مولايم حجت بن الحسن صلوات الله عليه رسيدم، و مساله را از ايشان سوال نمودم و ايشان فتوي بر جواز اين اعمال دادند، و من همانطور فتوا ميدهم كه مولايم حضرت بقية الله فرموده اند...

هنگامي كه اين نامه خوانده شد مردم گفتند همين ما را كافي است و به چيز ديگري احتياجي نداريم.... 

عزاداری...
ما را در سایت عزاداری دنبال می کنید

برچسب : قمه زنی, نویسنده : اناکلب الرقیه(س) azadary بازدید : 292 تاريخ : يکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 16:04

 فتوای آیة الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری قدس سره

سوال : تیغ زدن شخص به سرش روز عاشورا جایز است یا نه ؟

جواب : در صورتی که مضر به نفس نباشد جایز است.*

* در صفحه ۱۷۶ رساله عملیه ایشان به نام منتخب المسائل



فتوای آیة الله العظمی حسین وحید خراسانی مد ظله

تیغ زدن در عزای حضرت سید الشهداء صلوات الله و سلامه علیه در صورت عدم اضرار بنفس چنانکه مرحوم آیة الله حائری قدس سره فرموده اند بلا اشکال جایز بلکه موجب اجر و ثواب است.
حسین الوحید الخراسانی 28/ ربیع الثانی /1410در مطبعة علمی تهران سنه 1343 قمری بچاپ رسیده است
برچسب‌ها: فتوا های مراجع, مطالب قمه زنی

عزاداری...
ما را در سایت عزاداری دنبال می کنید

برچسب : قمه زنی, نویسنده : اناکلب الرقیه(س) azadary بازدید : 256 تاريخ : يکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 16:03

باز شدن درب های حرم امیرالمومنین علیه السلام به روی قمه زنها



در کتاب داستان های شگفت آیة الله شهید دستغیب و در دیوان عاشورا نوشته حاج شیخ غلامرضا اسدی بشروئی ماجرای باز شدن درب های صحن حرم مولا امیرالمومنین به روی دسته جات قمه زنی ذکر گشته است که شرح آن طبق دیوان عاشورای شیخ اسدی چنین است:

سی سال قبل که از بیت الله الحرام مراجعت میکردیم برای زیارت به نجف اشرف رفتیم، عاشورای سال ... هجری بود، و دسته های قمه زنی از شب چهارم محرم حرکت میکردند. روز بعد که در منزل یکی از بزرگان نجف که از مجتهدین و اصحاب فتوای مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی بود مهمان بودیم به مناسبتی ذکری از دسته های قمه زنی شد. ایشان فرمودند: اگر سال اول شما نبود که باید شب عاشورا را در کربلا باشید شما را در نجف نگه میداشتم که عاشورای نجف و قمه زنی شیعیان اینجا را ببینید که از کربلا مهمتر است. سپس فرمودند:

یک سال حکومت عراق مانع قمه زنی شد و حتی صحن مطهر مولا علی را بسته و قفل های محکم بر درها زدند که قمه زنها وارد نشوند. اتفاقا آن سال قمه عجیبی زدند و هلهله کنان پشت درهای بسته حرم آمدند و فریاد میزدند یا حسین یا حسین و بر سر میزدند، ناگهان درهای بسته به سرعت به دو طرف خود باز شد مشاهده کردیم که قفل ها از وسط بریده شدند مثل اینکه خمیر را پاره کنند، قفل های محکم انگار قیچی شده بودند، پس از دیدن این کرامت عظیم دیده ها روشن و گریه ها زیاد شد و حکومت هم دیگر نتوانست مانع شود...

لازم به ذکر است مطابق نقل خطیب بزرگوار شیخ عبدالحسین واعظ خراسانی آن سال حکومت از قمه زدن به شدت منع کرده بود و قمه زنان نیز اصرار عجیبی به قمه زدن داشتند، لذا شب را به وادی السلام رفته در قبور وادی السلام تا صبح خوابیدند سپس به نجف مراجعت کردند!

آفرين بر اين همت والا كه با اين اهتمام شعائر را به نسلهاي بعد رساندند... 

عزاداری...
ما را در سایت عزاداری دنبال می کنید

برچسب : قمه زنی, نویسنده : اناکلب الرقیه(س) azadary بازدید : 410 تاريخ : يکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 16:02

دلایل سینه زنی و لطمه زنی و صدمه زدن به بدن و...

راجع به مصادیق عزاداری باید گفت که بسیاری از این عزاداریها مثل گریه جزع سینه زنی لطمه زنی گریبان چاک زدن و... در زمان خود ائمه علیه السلام بوده و دستور مستقیم از ناحیه حضرات معصومین علیه السلام نیز وارد شده است.

راجع به جزع حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند:(ان البکاء و الجزع مکروه ماخلا الجزع و البکاء لقتل الحسین)یعنی هر گریه وجزع و بی تابی ناپسند است مگر جزع وگریه در عزای حسین. بحارالانوار ج44ص280-کامل الزیارات ص100-وسائل الشیعه ج2ص923

ودر روایت دیگری امام صادق علیه السلام می فرمایند:(ان البکاء مکروه للعبد فی کل ما جزع ماخلا البکاء علی الحسین بن علی فانه فیه ماجور)یعنی فقط گریه و جزع برای حسین بن علی علیه السلام صحیح و دارای اجر است.

در روایتی شخصی از امام علیه السلام سوال کرد(قلت له ما جزع؟قال اشد الجزع الصراخ بالویل و العویل و لطم الوجه والصدر و جز الشعر من النواصی...)یعنی از امام علیه السلام پرسیدم معنای جزع چیست؟حضرت فرمودند:شدیدترین حد جزع صرخه و صدا را به گریه بلند کردن و لطمه زدن به صورت و سینه و کندن مو از دو طرف سر و...می باشد. کافی ج3ص223ح2

ودر حدیثی دیگر امام صادق علیه السلام امر به این کار می کنند.میفرمایند:(قد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی الحسین بن علی علیه السلام و علی مثله تلطم الخدود و تشق الجیوب)یعنی حقیقتا زنان فاطمی در مصیبت حسین گریبان چاک زدند لطمه بر صورتها وارد کردند و بر مثل حسین باید لطمه بصورت زده شود و گریبان چاک زده شود. تهذیب ج8ص325-وسایل الشیعه ج15ص583

در روایتی امام سجادعلیه السلام فرمودند:حضرت زینب علیها السلام هنگامی که شنید امام حسین علیه السلام این ابیات رامی خوانند:

یا دهر اف لک من خلیل کم لک بالاشراق و الاصیلی

صورت خود را خراشید و پیراهن خود را پاره کردند و بی هوش بر زمین افتادند. بحار الانوار ج45ص2

و امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه ی مقدسه می فرمایند:وقتی زنان اهل حرم زین واژگون اسب تو را دیدنداز خیمه ها بیرون امدند در حالی که گیسوانشان را پریشان ساخته بودند و بر صورتها لطمه میزدند.

وهچنین حضرت زینب علیه السلام در کوفه بعد دیدن سر امام حسین علیه السلام سر خود را چنان به چوبه محمل کوبیدند که راوی میگوید دیدم که خون تازه از محمل جاری شد در حالی که امام سجاد علیه السلام نا ظر این ماجرا بودند وهیچ اعتراضی نکردند و از سویی دیگر حضرت زینب علیه السلام عصمت صغری دارند.که علامه مجلسی در ج45 بحار الانوار ص115 می فرماید:من این روایت را در بعضی از کتب معتبره دیده ام.ومرحوم بحرانی نیز در کتاب شریف عوالم ج17ص372این روایت را اورده.ودر کتاب های معتبر دیگر امده مانند:زینب کبری ص112-در جزء دوم جلا العیون ص238-و طریحی در منتخب ص477-الدمعه الساکبه ج5ص44-معالی السبطین ج2ص99-وسیله الدارین ص356الی358-زینب کبری من المحد الی اللحد-حیاه امام حسین علیه السلام ج3ص333-مستدرک سفینه البحار ج6 ص246

بخواتر همین فقها قمه زنی را مستحب یا مباح دانستند

که فتوای بعضی از فقها در همین وبلاگ موجود است 

عزاداری...
ما را در سایت عزاداری دنبال می کنید

برچسب : قمه زنی, نویسنده : اناکلب الرقیه(س) azadary بازدید : 291 تاريخ : يکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 15:52

کلیپی زیبا از تصاویر قمه زنی و با مداحی زیبای کربلایی مهدی رعنایی


حتمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااببینید

می تونید از ادرس زیر با فرمتmp4 وباحجم حدودا۲.۷۸mbدانلود کنین.

التماس دعا.

new97.persiangig.com/video/%d9%82%d9%85%d9%87%20%d8%b2%d9%86%d9%8a%20%d8%aa%d9%88%d8%a8.mp4
راهنمایی:ادرس بالا را در نوار ادرس کپی کنید تا بتوانید دانلود کنین. 

عزاداری...
ما را در سایت عزاداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : اناکلب الرقیه(س) azadary بازدید : 257 تاريخ : يکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 15:51

 سفارش استاذ الفقهاء والمجتهدین الشیخ النایینی به شاگردانش در خصوص شعائر حسینی

در موسوعه عزاداری سنتی شیعیان نوشته علامه جلیل القدر آیة الله سید حسین معتمدی کاشانی در جلد اول صفحه 795 آمده است که:

مرحوم آیة الله العظمی شیخ محمد غروی کاشانی که از تلامذه مرحوم آیة الله العظمی نایینی بودند مکررا در مجلس و محضر درس خود میفرمودند که استاد ما مرحوم نایینی، چند روز مانده به محرم در خاتمه درس خود به ما چنین میگفت:

من میبینم که شما آقایان به زودی در شهرها و بلاد مصدر امور شرعیه مردم قرار خواهید گرفت، لذا تقاضای من از شما این است که هر گاه از شما درباره مسائل عزاداری امام حسین علیه السلام همچون سینه زنی و زنجیر زنی و قمه زنی و شبیه خوانی و... سوال کردند، شما مخالفتی نکنید که در این امور حق چون و چرا ندارید.....

عزاداری...
ما را در سایت عزاداری دنبال می کنید

برچسب : قمه زنی, نویسنده : اناکلب الرقیه(س) azadary بازدید : 257 تاريخ : يکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 15:49

اگه فتوا و احادیث بیشتری در مورد قمه زنی یا عزاداری می خواهید می توانید به ادرس

www.tatbir.com

مراجعه کنید. اگر سایت فیلتر بود.به این وبلاگ مراجعه کنید.www.ghamezan.blogfa.com 

عزاداری...
ما را در سایت عزاداری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : اناکلب الرقیه(س) azadary بازدید : 266 تاريخ : يکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 15:47

 بسم الله الرحمن الرحیم

قمه زنی از شعائر الهی

عزاداری و گریه بر ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) از امورات مستحب است و این مجالس باعث زنده بودن شعائر و عمل به انهاست تاثیری که در اشک و نوحه و تعزیه و... است که باعث زنده ماندن پیامهای عاشوراست.

ملل وحکام به خاطر داشتن روحیه حق طلبی از سوی عزاداران سیدالشهدا و ظلم ستیزی آنان با حیله های مختلف با عزاداری مخالفت میکرده اند.

مثل عراق در زمان صدام که ابتدا با علم عزا سپس با طبل سپس با محدود کردن ساعت عزاداری سپس با قمه زنی و در آخر با اصل عزاداری مخالفت کرد.

چرا که صدام ظالم بود و ندای حق طلبی امام حسین(علیه السلام) با وی تعارض داشت.

روحیه عزادار حقیقی تبعیت از امام معصوم وقرآن است و سلاطین جور و اهداف ظالمانه آنان را تایید نمیکند.

بت نمیپرستد یعنی چاکر حاکم و دربار نیست پس باید سلطان از این جلسات خوش نیاید و سعی در تضعیف یا تعطیل آن کند.

همانگونه که امام صادق تأیید نکردند هیچ حکومتی قبل از ظهور امام زمان (عج) را

پس عمر خود و اعتقادات خود را به هلاکت نیانداز.

عمر بن حنظله از حکومتهای آخرالزمان و اینکه اگراز اهل بیت شما خروج کرد آیا با او خروج کنیم ؟

حضرت میفرمایند:

کل رایة ترفع قبل القائم فصاحبها طاغوت یعبد من دون الله

یعنی هر پرچمی (تشکیل حکومتی) که قبل از ظهور امام زمان باشد طاغوت است و خدا عبادت و بندگی نمیشود.(وسائل الشیعه - جهان در انتظار کیست ص 280)

تنها حکومتی که امام صادق در قبل از ظهور امام زمان تایید میکند سید خراسانی است که 6ماه قبل از ظهور تشکیل میشود این سید بزرگوار در برابر سفیانی قیام میکند که حلیت حکم این قیام را هم ائمه طاهرین داده اند.

فضل کاتب از خروج و قیام میپرسد و تکلیف انقلاب کردن را میپرسد امام صادق فرمودند:

لاتبرح الارض یا فضیل حتی یخرج السفیانی فاذا خرج السفیانی فاجیبوا الینا! یقولها ثلاثا و هو من المحتوم!

ای فضیل قیام مکن تا اینکه سفیانی خروج کند پس زمانیکه سفیانی خروج کند پس به سوی ما اجابت کنید! این فرمایش را سه بار فرمودند و ان از امور حتمی است. (جهان در انتظار کیست ص 283 به قلم ثقةالسلام مقدم)



این گونه است که عزادار تابع حق است

نه هر که ادعای اجتهاد کند و خود همراه با طاغوتیان باشد!

بگذریم که بحث ما در اصل قمه زنی است

سولاتی در مورد قمه زنی

در این بخش سوالات و شبهاتی که به قمه زنی مطرح میشود راپاسخ میدهیم!

الف) قمه زنی وهن به مذهب است؟!

مخالفین قمه زنی با آوردن آیه ی 104 از سوره بقره که می فرماید:

«یا ایها الذین آمنوا لاتقولوا راعنا و قولوا اُنظرنا واسمعوا و للکافرین عذابٌ ألیم» ادعای بر وهن بودن قمه زنی می کنند.شأن نزول و تفسیر آیه این است که وقتی مؤمنین دور پیامبر صلی الله علیه و آله جمع بودند و می خواستند در این جمع، پیامبر را متوجه خود کنند کلمه (راعنا) را استعمال می کردند یعنی متوجه ما هم بشوید ولی در زبان یهود معنای تحمیق کن یا چوپانی کن ما را- معنی می داد و آنان مسخره می کردند اسلام می خواست جلوی تمسخر و بهانه گیری آنان را بگیرد پس آیه نازل شد و فرمود به جای راعنا بگوئید انظرنا واسمعنا، که از کلام سوء استفاده نکنند.

این آیه مکی است و قبل از هجرت پیامبر نازل شده است ، نکته ای که از آن استفاده می کنند این است هر چیزی که موجب وهن و تمسخر شود آن موضوع طرد یا تعطیل می شود که از امورات واضح در این موضوع قمه زنی است چون باعث وهن و تمسخر مذهب می شود پس فعلا باید تعطیل شود و مانع این عمل شد!!

و اما پاسخ:

موافقین قمه زنی با پاسخ به آیه توسط آیات دیگر و روایات و مسائل فقهی دیگر مسئله را روشن و جواب می دهند!

آیه 140 در سوره ی نساء خداوند باری تعالی چنین می فرماید:

«قَد نَزّل علیکم في الکتاب أن اذا سَمِعتُم آیات الله یُکَفرُ بها و یُستَهزأُبها فَلاتَقعُدوا مَعَهُم حتی یَخوضوا فی حدیثٍ غَیره إنکم اذاً مِثلَهُم اِنَّ الله جامع المنافقین و الکافرین فی جهنم جمیعاً» .

ترجمه ی آیه را از ترجمه ی قرآن مرحوم فیض السلام ص202 عیناً به حضور می آید.

«و (پس از آن آنان را از مجالست و همنشینی با کفار نهی کرده است و از عذاب دوزخ ترسانده می فرماید:) همانا خدا در کتاب (قرآن کریم) بر شما فرو فرستاد که هر گاه شنیدید آیات خدا انکار و با استهزاء و ریشخند می شود(کفار آنها را انکار کرده و ریشخند می نمایند) پس با آنها (انکارکنندگان) ننشینید (بانکار و استهزاء شان گوش ندهید) تا در سخن دیگر فرو روند (انکار و استهزا نکنند) و گرنه شما هم (در کفر و عذاب یا گناه) مانند انان خواهید بود (زیرا می توانید ایشان را نهی کنید، یا از مجلسشان دوری گزینید) محققاً خدا همه اهل نفاق و دو روئی و کفار و ناگرویدگان را در دوزخ جمع کرده و گرد می آورد!»

با توجه به آیه فوق هر جا آیات خدا انکار یا استهزا می شود یا به عبارت آنان وهن به مذهب می شود دستور داده شده که متوجه انکار یا استهزاء آنان نشوید و ترتیب اثر قرار ندهید که اگر شما استهزاء آنان را مودرد اثر قرار دهید و تغییر موضع بدهید و کاری کنید که آنان مسخره نکنند پس حساب ما را جمع یا منافقین و کفار نموده و ما را در صف انان قرار داده است! (ان الله جامع المنافقین و الکافرین) ضمن اینکه از ما خواسته اند در صورت استهزاء با انان همنشین نشویم (فلاتقعدوامعهم) !!

این در حالی است که در مورد قمه زنی اکثر علماء راستین شیعه ان را جائز و بعضاً مستحب می دانند مثل استفتائی که از مرحوم میرزای نائینی می شود و ایشان حکم جائز می دهد و علماء دیگر شیعه آن حکم را تأیید می کنند.

عالمانی همچون آیات عظام آقایان خوئی، حکیم، کاشف الغطاء، و بسیاری دیگر از علماء آن را جائز می دانسته اند و حکم فتوای میرزای نائینی را تأیید می کنند.

البته فتوای میرزای نائینی غیر از تأیید تطبیر(قمه زنی) در تأیید تعزیه خوانی و شبیه خوانی، علم کشیدن طبل و زنجیر زدن و بسیاری مسلئل دیگر است که بهتر است به کتاب مرحوم علامه میرجهانی به نام البکاء للحسین علیه السلام رجوع نمایید که فتوای ایشان را صریحاً آورده است ، البته اگر این مرد عظیم و عالم بزرگ شیعه را هم تخطئه و سرکوب نکنند و نگویند دروغ می گوید! دنیای عجیبی است هر کس مخالف طبع ما سخن گفت صریحا او را نادان معرفی میکنیم (نستجیربالله)!

بگذریم که درد دل بسیار است!

منظور اینکه اصل قمه زنی با توجه به فتوای اکثر علماء شیعه جائز است و از اعمال صالحه شمرده می شود، پس اگرکسی با عمل صالح مخالفت کند یا مسخره کند باید شخص مسخره گر توجیه شود، نه اینکه عمل صالح را تعطیل کنیم!

سؤال از مخالفین قمه زنی!

چادرسیاه زنان مستحب است (نهایتاً) چرا که داشتن حجاب یعنی پوشیدن حجم بدن واجب است و زدن چادر مستحب است و اینکه چادر را مسخره می کنند شما باید آن را هم جمع و چادر را تعطیل کنید!!!!! یا بهتر نیست که فساد حاکم در جامعه و ادارات و صدا وسیماو ... را نابود کنید یا سعی در تامین معیشت مردم کنید !!!!!!

سؤال دوم اینکه:

بهتر است به جای هزینه کردن برای نابودی قمه زنی و زندانی قمه زنها و تبلیغات بر علیه این عمل صالح، شما در برابر تمسخر وهابی ها آنان را توجیه کنید و وهابی ها را به اشتباهاتشان متوجه کنید در ادامه اینکه بهتر است اشکالات اساسی قانون خود را که باعث ظلم به مردم می شود آن را تصحیح کنید و آنجا که خلاف قانونی بر علیه شرع مقدس است آن را تصحیح و سالم کنید مثل قانون حلال شدن ربا در بانک ها و یا ابتذال در صدا و سیما و سینما و ... که مخالفت صریح است با اصول اساسی اسلام!

باید توجه داشت مخالفت با گوشه ای از موارد عزاداری باعث تضعیف این دستگاه و تضعیف این دستگاه حسینی باعث تقویت شرارت و پستی در جامعه می شود.

قمه زنی ازشعائر حسینی

اگر ادعا می شود که از شعائر حسینی است و فقهاء قدیم و کنون حکم به جواز یا استحباب می دهند موارد روائی از معصومین علیهم السلام رسیده که باعث تأیید و حکم به استحباب یا جواز این عمل صالح یا لطم و کبود کردن یا جاری کردن خون می شود.

خبر در تهذیب شیخ طوسی- علیه الرحمة- ج8 و عوالی اللئالی ج3 و بحارالانوار ج82- و ملاذ الاخبار فی فهم تهذیب الخبار ج14 و الوافی ج25 است. که امام صادق علیه السلام فرمود: «و لَقَد شَقَقنَ الجیوب وَ لَطمنَ الخدود الفاطمیات عَلَی الحسین بن علی علیهما السلام و عَلی مثله تُلطَمُ الخدود و تشق الجیوب » یعنی (هر آینه چاک زدند گریبان ها را و لطمه زدند صورت ها را زنان اهل بیت بر حسین بن علی علیهما السلام؛ و بر مانند آن بزرگوار لطمه زده می شود بر صورت ها و چاک زده می شود گریبان ها)

علامه میر جهانی ذیل این روایت در کتاب البکاء للحسین ص403 با استناد به نقل قول شارح کتاب قواعد و صاحب حدائق نقل فرموده اند که ایشان فرموده به جواز لطمه زدن و گریبان چاک زدن حکم فرموده بر حسین علیه السلام و دلیل بر جواز آن علاوه بر عمومات ، فرموده حضرت بقیة الله امام عصر (عج) است که در زیارت معروفه از حال زن های معظمات فاطمیات و مجلّلات علویّات حکایاتی فرموده: که از آن جمله که فرموده «لاطمات الوجوه» (بحارالانوار ج 101 ص 322 ) و نیز در همان زیارت فرموده: «واُقیمت لک الماتم فی علیین و لطمت علیک الحور العین » (بحار ج 98 ص322) و مؤید آن است فرمایش علیا جناب سکینه خاتون، خواب خود را که دیده بود و آن را برای یزید پلید نقل نمود، از جمله آن حکایت لطمه زدن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بوده در عالم رؤیا بوده که فرمود:« فَلَطُمَت عَلی وَجهها ونادَت وا ولداه » (لهوف ص198 و بحارج 45) و نیز در کتب مقاتل است که:

«حضرت زین العابدین علیه السلام با خواهران و عمّه ها و سایر زنان از شام برگشتند و نزدیک به مدینه رسیدند و بشیر خبر شهادت امام علیه السلام و مراجعت اهل بیت را به مدینه رسانید. در شهر مدینه هیچ زن و دختری نماند مگر آنکه از پَسِ پرده های عفت خود با سر و پای برهنه و گیسوهای پریشان، بر سر و صورت زنان، نوحه و ناله کنان با همدیگر هم آواز گردیدند و فریاد واویلا واحسیناه از دل برکشیدند و همه بیرون دویدند، تا آخر خبر.» (همان مدرک)

شکی نیست که این گونه جزع و بی تابی و اظهار حسرت و دردناکی و عزادری در مرای و منظر و در مقابل حضرت زین العابدین علیه السلام بوده و ایشان انها را از این عمل منع نفرمودند و این نیز دالّ بر مطلوب بودن آن است.

و نیز نکته دیگر آنکه، از اخبار جواز لطمه زدن بر سر و صورت، جواز سینه زدن هم استفاده شود- فضلا از آنچه پیش تر ذکر شد- نظر به اینکه لطم در بعضی از اخبار به نحو اطلاق ذکر شده و اطلاق آن بر کوبیدن سینه در میان عرب شایع است، حتی اینکه در حال سینه زدن مرثیه هم که خوانده می شود آن را لطمه می گویند و به ضمیمه اصالت عدم نقل مطلوب ثابت می شود.

و اگر کسی گوید: با وجود استحباب و رجحان و فضیلت لطمه- چنانچه ذکر شد- به چه سبب حضرت سیدالشهداء علیه السلام اهالی حرم را از لطمه زدن و خراشیدن آن منع فرمود؟ بنابر آنچه در کتب معتبره نقل شده که آن حضرت در هنگام وداع آنها را نهی و منع فرمود.

جواب گفته می شود: به چند وجه:

اوّل: آنکه ممکن است از برای این باشد که دشمنان شماتت نکند، نهی فرموده باشد.

دوم: آنکه محتمل برای رعایت اطفال و ترحِم بر آنها باشد.

سوم: آنکه شاید برای آنکه در مقابل هزاران دشمن در آن صحرا عزاداری و نوحه گری ننمایند.

اما دلیل وجه اول: بنابر آنچه در بعضی از مقاتبل نقل کرده اند فرمایش آن حضرت است در وداع آخر، آن بزرگوار هنگامی که فرمود:

«علیکن منی السلام هذا اوّل الفراق و آخر الوداع و اللقاء في الجنه، فارتفعت اصوات النساء بالعویل و لطمن خدودهن فسکتهن الحسین علیه السلام و قال لهنّ لاتشمتن بی الاعداء».

یعنی: (بر شما باد از درود. این است اوّل زمان جدائی و آخرین وداع و ملاقات در بهشت است. پس صدای زنها به گریه و فرماید بلند شد و لطمه زدند بر روهای خود. پس حسین علیه السلام آنها را ساکت کرد و به ایشان فرمود: به شماتت من در نیاورید دشمنان را).

و امّا دلیل وجه دوم: فرمایش آن حضرت هنگام وداع با سکینه خاتون که از مفارقت پدر در حسرت و اضطراب و از گریستن بی تاب بود. آن بزرگوار او را به سینه مبارک چسبانید و دلداری داد و نوازش نمود و فرمود در خطاب به او:

لا تحرقی قلبی بدمعک حسرةً مادام منّی الروح في جثمان

یعنی نسوزان دل مرا به اشک خود از روی حسرت تا زمانی که روح در بدن من است.

سیطول بعدي یا سکینه فاعلمی منک البکاء اذا لحمام ذهابی

زود باشد که به درازا کشیده شود پس از من گریستن ای سکینه، چون مرگ مرا برباید.

فاذا قتلت فانت اولی بالذی تاتینه یاخیرة النسوان

پس چون من کشته شدم تو سزاوارتری به گریستن و نوحه گری و عزادری کردن برای من ای بهترین زن ها. (مناقب، ج4، ص 109، مقتل الحسین، ص 194، ینابیع المودة لذوی القربی، ج3، ص 79، کلمات الامام الحسین ، ص 490.)

و امّا دلیل وجه سوم: از بیانات وجه اوّل فهمیده می شود و در باب و از بیت آخر فرموده آن حضرت استفاده می شود رجحان گریه و عزاداری بر آن حضرت و بنابر آنچه ذکر شد دلالت اخبار بر رجحان لطمه بی مزاحم و معارض خواهد بود. پس با روایاتی که در کتب معتبره بزرگان دین از متقدمین و متاخرین ثبت و ضبط شده و با نظر موافق تلقّی کرده اند به آن معترض جاهلی که می گوید و می نویسد سینه زدن، خودآزاری و در حکم مردمآزاری استف جواب می گوئیم که: ما شیعه ی جعفری هستیم. امام ما جعفربن محمد الصادق علیهما السلام فرموده است این نحو خود آزاری در حکم مردم آزاری نیست و کاری است نیکو و سزاوار و گفته تو در مقابل فرموده ان حضرت ارزشی ندارد.

البته مخالفین قمه زنی روایات فوق را قبول داشته الحمدالله و لطمه زدن را به کبود شدن بدن توجیه و ترجمه می کنند که برای جواز خونریزی روایات دیگری آورده می شود.

روایت شده که:

«ابراهیم علیه السلام به زمین کربلا می گذشت در حالی که سوار بر اسب بود. پس اسب او لغزید و ابراهیم بیفتاد و سرش بشکست و خون آن جاری شد. در ان حال استغفار کرد و گفت: خدای من! از من چه حادثه ای سرزده که این نوع مبتلا شدم. جبرئل نازل شد به سوی او و گفت: ای ابراهیم! از تو گناهی سر نزده، ولکن در اینجا کشته میشود سبط خاتم انبیاء و فرزند خاتم اوصیاء. پس جاری شد خون تو موافق با خون او.

گفت: ای جبرئیل! کشنده او کیست؟ گفت: لعنت کرده شده اهل آسمانها و زمین ها، و جاری شده است قلم بر لوح، به لعن او بدون اذن پروردگار خود. پس خدا به او وحی فرستاد که: به سبب این لعنی که کردی مستحق ثناء شدی. پس ابراهیم دو دست خود را بلند کرد و لعن کرد یزید را لعن بسیار، و اسب او به زبان فصیح آمین گفت.پس ابراهیم به اسب خود گفت: چه چیز دانستی که بر دعای من آمین گفتی؟ اسب گفت: ای ابراهیم! افتخار می کنم که تو بر من سوار شدی. چون لغزیدم و از پشت من افتادی، شرمندگی من بزرگ شد و یزید که لعنت خدای بتعالی بر اوست سبب آن شد».

اصل عبارت حدیث فوق:

و روی: «أنّ إبراهیم مرّفي أرض کربلاء و هو راکب فرسه فعثر به و سقط إبراهیم و شجّ رأسه و سال دمه، فاخذ في الاستغفار ، و قال: إلهي أیّ شیء حدث منّي ؟ فنزل إلیه جبرئیل و قال: یا إبراهیم، ما حدث منک ذنب، ولکن هنا یقتل سبط خاتم الانبیاء و ابن خاتم الاوصیاء ، فسال دمک موافقه لدمه.

عزاداری...
ما را در سایت عزاداری دنبال می کنید

برچسب : قمه زنی, نویسنده : اناکلب الرقیه(س) azadary بازدید : 309 تاريخ : يکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 15:46

قال: یا جبرئیل و من یکون قاتله؟ لعین أهل السّموات و الأرضین و القلم جری علی اللوح بلعنه بغیر اذن ربّه، فأوحی الله تعالی إلی القلم إنک استحققت الثناء بهذا اللّعن. فرفع إبراهیم یدیه و لعن یزید لعناً کثیراً و أمن فرسه بلسان فصیح، فقال إبراهیم لفرسه: أیّ شیء عرفتَ حتّی تؤمن علی دعائي؟ فقال: یا إبراهیم أنا أفتخر برکوبک علی، فلمّا عثرت و سقطت عن ظهري عظمت خجلتي و کان سبب ذلک من یزید لعنة الله تعالی» (بحار الانوار، ج44، ص243، العوالم العلوم (الامام الحسین علیه السلام) «باب جوامع ما أخبر به الأنبیاء – علیهم الصلاة و السلام – من شهادته و لعنهم لقتلته علیهم اللعنة» ، ص102 ، ح3)


و روی: «أن موسی کان ذات یوم سائراً و معه یوشع بن نون، فلمّاً جاء إلی أرض کربلاء انخرق نعله، و انقطع شراکه، و دخل الخسک في رجله، و سال دمه، فقال: إلهي ایّ شیء حدث منّی؟ فاوحی الله إلیه أنّ هنا یقتل الحسین، و هنا یسفک دمه، فسال دمک موافقه لدمه، فقال ربّ: و من یکون الحسین؟ فقیل له: هو سبط محمد المصطفی و ابن علی المرتضی- صلوات الله علیهما و آلهما- فقال: و من یکون قاتله؟ فقیل : هو لعین السمک في البحار، و الوحوش في القفار، و الطیر في الهواء ، فرفع موسی یدیه و دعا علیه و أمن یوشع بن نون علی دعائه و مضی لشأنه» ( بحارالأنوار، ج44، ص244، العوالم العلوم، ص103 ، ح41؛ العوالم العلوم (الامام الحسین علیه السلام) «باب جوامع ما أخبر به الأنبیاء- علیهم الصلاة و السلام – من شهادته و لعنهم لقتلته علیهم العنة »، ص103، ح5. )



یعنی: (روزی حضرت موسی سیر می کرد و با او بود یوشع، فرزند نون. چون به زمین کربلا رسیدند، بند نعلین آن حضرت گسیخت و خار داخل آن شد و پای مبارک آن جناب زخم شد و خون از آن جاری گشت. عرض کرد: خدای من! از من چیزی سرزده که موجب و مستوجب این عقوبت شدم؟ وحی فرستاد خدا به سوی او که: نه، همانا در این جا حسین کُشته می شود و در اینجا خون او ریخته می شود و خون تو با خون او موافقت کرد. پس جاری شد خون تو موافق با خون او.

عرض کرد: حسین کیست؟ وحی رسید به او که: فرزند رسول خدا محمد مصطفی و پسرعلیّ مرتضی صلی الله علیه و آله سلم می باشد. موسی عرض کرد: کشنده او کیست؟ گفته شد که: او لعنت کرده شده ماهیان دریاها و وحشیان صحراها و مرغان در هوا است. پس حضرت موسی دست های خود را بلند کرد و بر یزید نفرین کرد و حضرت یوشع آمکین گفت و از آنجا گذشتند).

در تفسیر فرموده خدای تعالی که گفته: (فَتَلَقی آدَمُ مِن رَبِّهِ کَلَماتٍ) (سوره ی بقره، آیه ی 37) – تا آخر آیه – در حدیث وارد شده که چون خدای تعالی خواست توبه آدم را قبول کند، جبرئیل را به نزد او فرستاد تا به او تعلیم دهد که بگوید:

«یا حمید بحقّ محمد ، و یا عالی بحقّ علی، یا فاطر بحقّ فاطمه، یا محسن بحقّ الحسن، یا قدیم الاحسان بحقّ الحسین، و منک الاحسان» (بحار الأنوار، ج44، ص245، ش44، العوالم العلوم (الامام الحسین علیه السلام ) ، «باب ما ورد في اخبار الله تعالی خصوص آدم- علی نبینا و آله و علیه السلام بشهادته»).

از کتاب درّالثمین نقل شده که:

«چون کلام جبرئیل به نام نامی حسین علیه السلام رسید و نام مبارکش را بر زبان آورد، جناب آدم علیه السلام از شنیدن آن دلش شکست و اشکش جاری شد. سبب ان را از جبرئیل پرسید در جواب او گفت:

یا آدم، ولدک هذا یصاب بمصبة تصغر عندها المصائب»

یعنی: (ای آدم، این فرزند تو مصیبت زذه می شود به مصیبتی که کوچک باشد در نزد آن همه مصیبت ها)

آدم گفت: آن مصیبت چیست؟ فرمود: ای آدم «یقتل عطشاًنا غریباً وحیداً فریداً لیس له ناصر و لا معین، و لو تراه یا آدم وهو یقول: واعطشاه واقلة ناصراه، حتی یحول العطش بینه و بین السماء کالدخان ، فلم یحبه أحد إلّا بالسّیوف، و شرب الحتوف، فیذبح ذبح الشاة من قفاه، و ینهب رحله أعداؤه و تشهر رئوسهم في البلدان، و معهم النسوان، کذلک سبق في علم المنّان، فبکی آدم و جبرئیل بکاء الثکلی ».

یعنی: (این فرزند تو کشته می شود در حالتی که تشنه و از وطن دور افتاده و تنها و بی یاور باشد و اگر می دیدی او را در حالی که تشنگی او حائل شود میان او و آسمان مانند دود سیاه از شدّت اَلَم تشنگی. «هو یقول: واعطشاه واقلة ناصراه» و او می گوید: آه از تشنگی و کمی یاور. پس جواب او را نگوید احدی مگر با شمشیرها و شربت های مرگ. پس با همین حالت سر او از قفا بریده می شود، مانند بریده شدن سر گوسفند، و خیمه هایش را غارت می کنند، و سر او را و سرهای یارانش را بالی نیزه زنند و با زنانش در شهرها بگردانند. از پیش در علم خدای منّان چنین گذاشته است. پس حضرت آدم و جبرئیل هر دو مانند زنی که فرزند جوانش مرده باشد گریه کردند. ) (همان مدرک)

و بنابر روایت دیگر سایر ملائکه ای هم که آنجا بودند، همه ایشان گریه کردند و این واقعه در زمین عرفات بوده. و این گریه

آدم سبب آمرزش او شد چون در آن روز توبه توبه او قبول شد، آن روز را عرفه نامیدند و آن مکان را عرفات گفتند.

در کتاب عوالم و بعض کتب دیگر چنین روایت شده که:

«چون آدم علیه السلام به زمین هبوط کرد و بین او و حوّا جدائی افتاده بود و او را ندید، در طلب حوّا به اطراف زمین دور می زد تا آنکه بر زمین کربلا رسید. در آنجا بدون سبب ، غمناک و سینه او تنگ شد و در همان مکانی که جای کشته شدن حسین علیه السلام بود لغزید و بر زمین افتاد و خون از پای او جاری شد. پس سر خود را به آسمان بلند کرد و گفت:

«إلهی هل حدث منّي ذنب آخر فعاقبتنی به ؟ فإنّی طفت جمیع الأرض، و ما أصابني سوء مثل ما أصابني في هذه الأرض:

فاوحی الله تعالی إلیه: یا آدم ما حدث منک ذنب، ولکن یقتل في هذه الأرض ولدک الحسین ظلما، فسال دمک موافقة لدمه.

فقال آدم: یا ربّ أیکون الحسین نبیّاً؟ قال: لا ، ولکنّه سبط النّبی محمّد ، و قال: مَنِ القاتل له؟ و قال: قاتله یزید لعین أهل السّموات و الأرض. فقال آدم: أیّ شیء أصنع یا جبرائیل؟ فقال: العنة آدم! فلعنه أربع مرات و مشی خطوات إلی جبل عرفات فوجد حوّا هناک».

یعنی: (ای خدای من ، آیا از من گناه تازه ای صادر شده که عقاب کردی مرا به جهت آن؟ من همه اطراف زمین را راه افتادم و به من کدورتی و ملالی نرسید مانند آنچه که در این زمین رسید. خدای تعالی وحی فرمود که: ای آدم، گناه تازه ای نکرده ای ، ولکن کشته می شود در این زمین فرزند تو حسین از روی ظلم ، پس خون تو جاری شد به جهت موافقت کردن با جاری شدن خون حسین. پس جاری شد خون تو موافق با خون او.

حضرت آدم عرض کرد: الهی ، آیا حسین پیغمبری است از پیغمبران؟ فرمودکه: نه ، لکن فرزند زاده محمّد مصطفی است. آدم علیه السلام پرسید: کیست کشنده او؟ ندا رسید که: لعنت کرده شده همه اهل آسمان ها و زمین است. آدم از جبرئیل پرسید که : چه کنم در این زمین؟ جبرئیل گفت که: لعن فرما بر یزید. آدم چهار مرتبه بر او لعن کرد و از آنجا گذشت . پس از چند قدمی در کوه عرفات به حوّا رسید).» بحارالأنوار، ج44، ص242، العوالم العلوم (الامام الحسین علیه السلام) . «باب جوامع ما أخبر به الانبیاء – علیهم الصلاة و السلام – من شهادته و لعنهم لقتله علیهم العنة » ، ج1، ص101.

و در این روایات صحیحه یک جمله دائم تکرار می شود «فسال دمک موافقة لدمه» (جاری می شود ، ریخته می شود خون تو به توافق خون ابی عبدالله ) که فرمایش و این دستور برای اصفیاء و برگزیدگان خدا دال بر سنت حسنه و عمل صالح بودن خون ریزی برای ابی عبدالله علیه السلام است .بهتر است به این مثال توجه کنید!

امام صادق علیه السلام کنار کعبه نشسته اند و شخصی با شتر به طواف آمده و حضرت سکوت می کند . اجماع فقها می گویند به خاطر سکوت معصوم مؤید ان است که طواف با حیوان و البته با هر مرکبی جائز است از این مثال می شود فهمید اگر معصوم فعل آن یا سکوت آن یا دستور صریح ایشان را در مورد مسئله ای باشد دلیل بر جواز یا استحباب آن عمل است و اینکه پیامبران گرامی خونریزی کردند دلیل بر جواز خونریز ی است کما اینکه اگر کسی با چهارپا یا مرکب دیگری هم طواف کند به هر نوع وسیله، همان حکم جواز طواف را می دهد .پس با این مثال می شود فهماند که خونریزی وقتی جائز باشد پس با هر وسیله وبه هر شکلی در صورتی که موجب قتل نفس نشود اشکال ندارد و عمل صالح می باشد تازه در این روایت معصوم وادار و مجبور به عمل شده که دلیل بر سنت بودن و صالح بودن امر است و خود تأکید مهم است که نبی و فرستاده وادار به عملی میشود

البته این دلیل است به آنها که با طبل تو خالی عالمانه صحبت می کنند.

و اما دیگر دلایل شبهه گران به عزاداری قمه زنی اینکه تمسخر و تبلیغات سوء غربی ها و اروپایی ها ست که جلوه خوبی از تشیع ندارد.

اولاً- قال الله تبارک و تعالی:« و لن ترضی عنک الیهود و لاالنصاری حتّی تتبع ملِتهم» (هرگز یهود و نصاری را نمی توانی راضی کنی مگر آنکه تابع دین آنها شوی )

ثانیاً- خود مسیحی ها و غربی ها که در واتیکان رم جمع شده و به نیت اینکه که در آن مکان یک قطره خون از عیسای مسیح ریخته شده خود خونریزی کرده و شیشه و میخ بر بدن می کشند دلیل بر آن است که غربی ها این عمل صالح را به عنوان قبیح مطرح نکرده و اگر آنان بخواهند این موضوع را بکوبند باید فهمید که نقطه قوت دین را فهمیده اند و قصد تضعیف آن را دارند و ما نباید همصدای آنان شویم .

طبق آیه ی 140 سوره ی نساء باید در جهت توجیه و توضیح این عمل صالح باشیم که خود آنان در ضعف دینشان و عشای ربانی و بسیاری از احکام جاعله ی خود بسیار در هجوم و ضعفند با این همه وقتی توجه می شود باز فهمیده می شود که مبلغان سوء و مخالفان این عمل صالح فقط وهابیان هستند و اوروپائی ها و غربی ها با داشتن مراسم خونین تری برای مسیح این حرفها را نزده و اکثر سایتهای دشمن و بر علیه قمه زنی وهابی بوده که اگر بخواهیم کلام آنها را ملاک قرار دهیم پایه توسل و دعا خواندن و زیارت ائمه طاهرین و زیارت قبور را تعطیل کرد که وهابی ها اینها را هم قبول ندارند و شرک به خدا می دانند! خلاصه اینکه تعطیل کردن احکام و ناصالح جلوه دادن عمل صالح نیاز به دلیل مستدل از قرآن و عترت دارد چه برسد به آنکه بعضی بی سوادها آن را بدعت نام نهاده اند!

جای این سوال است که بین دو آیه یعنی آیه ای که اشاره به راعنا در سوره بقره دارد و آیه ی 140 سوره نساء چگونه می توان حکم کرد یا جمع کرد؟؟

آنجا که وهن را ملاک قرار می دهد و باعث تعطیلی حکم می شود یا آنجا که وهن و تمسخر را مورد اعتنا قرار نمی دهد و شدت در عمل صالح را دستور می دهد، پاسخ آن است که آیه ی مربوطه در سوره بقره مکی است و آیه ی سوره نساء مدنی می باشد یعنی اینکه مسلمانا در مکه با تعداد کم و بسیار ضعیف بودند با توجه به ان مواقع این دستور داده شد . ولی وقتی وارد مدینه شدند و مقداری توان پیدا کردند و توانستند حکومت یا استقلال پیدا کنند دستور داده شد که وهن و تمسخر آنان را ملاک قرار ندهند و با تمام قدرت اعمال صالح و دستورات دینی و سنت رسول الله صلی الله علیه و آله را انجام دهند حتی اگر کفار با آن همه قدرت و هیمنه مسخره کردند فرموده است که: «فلاتقعدوا معهم» معاشرت و ارتباط را قطع کنید.

اکنون اگر ما دارای استقلال یا حکومت اسلامی هستیم باید طبق آیه ی سوره نساء عمل صالح را انجام دهیم و اگر در ضعف هستیم یا عدم استقلال هم باید به صورت وارده در آیه ی 104 سوره بقره برخورد کنیم!!

«الاسلام یعلوا و لایُعلی علیه» (اسلام دین برتر است) و اگر نحوه ی عمل صالح و سنت رسول الله با عقل ما سازگاری ندارد حق تعطیلی احکام را نداریم کما اینکه اکنون به سنگسار ایرارد می گیرند و الان بگوئیم این حکم الهی تعطیل شود؟؟ یا لعن قاطبه بنی امیه را که صریحاً پیامبر آنان را لعن فرمودند بگوئیم چون باعث ناراحتی می شود ملعون ندانیم. البته لعن رو در رو و مستقیم با اهل ، ان تفکر را قبول نداریم و لی جزء اعتقادات شیعه است که دشمنان اهل بیت مِن جمله شیخین را نقد و در کف ترازوی عدل خداوند قرار دهند که طبق آیات قران و فرمایشات پیامبر تابع بودند یا نه؟ بر دستورات خداوند تابع بودن یا مخالف؟؟ که اگر مخالف بودند فلعنة الله علیهم اجمین!

مهمترین موضوع اینکه گریه برای ابی عبدالله علیه السلام را تمسخر و وهن به مذهب است پس آقایان بی دقت بیایند آن را هم تعطیل کنند؟ چرا که اگر برای گریه کردن روایات را می آورید برای خونریزی هم روایات کثیره است پس اگر گریه کردن را توضیح می دهید خونریزی را هم توضیح دهید و مثل آن تفصیل کنید.

اگر خونریزی می شود یادآور آن کشتار بی رحمانه و خونریزی و حق گریزی آن قوم سنّی بوده است که به راحتی و بدون در نظر گرفتن حق آنان و عدالت خداوند و بدون ترس از عذاب الهی و خشم خدا عده ای بی گناه از امام معصوم تا فرزند شش ماهه ی بی گناه را بکشند و خواص زمان سکوت کنند! عاشورا و قمه زنی می گوید سکوت خواص خیانت است به قرآن، عاشورا و قمه زنی می گوید انحراف خواص و تمایل آنان به زیور آلات و طلا و مقام و ریاست یعنی به ذبح بردن آل رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم و مسلخ کشاندن حق و عدالت و نابودی وجدان .

قمه زنی می گوید :ظالم باید برود و نابود شود. قمه زن می گوید: جانم را فدای امام حسین علیه السلام منادی ظلم ستیزی می کنم وبرای همین است که باید با او مخالف باشند اینکه عده ای مسخره می کنند بهانه است . روحیه وپیام قمه زن و عاشورا است که تن ظالمان را به هراس می اندازد . من بسیاری از غربی ها را دیده ام که گفته اند اینها که خونریزی می کنند و به خودشان لطم می زنند برای چه کسی این کار را می کنند؟

آن شخصیت که بود؟ و حتی باعث بیداری دل انان و باعث شناخت آنان به ابی عبدالله علیه السلام شد. چرا کتمان حق می کنید؟! چرا انکار حقانیت عمل صالح را انجام می دهید .

«ان الذین یکتمون ما انزل الله من بعدِ ما تبین لم الهدی اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون » سوره بقره 259

بعضی از مخالفان قمه زنی که با دلائل حماقت گونه صحبت می کنند می گویند قمه زنها یک مشت اراذل و لاابالی هستند؟! براستی این حرف توهین به عزاداری ابی عبدالله نیست؟ توهین به مؤمن نیست؟ مگر نفرمودند احترام مؤمن از کعبه بالاتر است! در ضمن اگر حتی شخص کافر باشد و کار نیک انجام دهد شما حق قضاوت نسبت به قبولی آن عمل را ندارید و اجر وی محفوظ است حالا چه برسد که شیعه است و عزاداری می کند! بعضی از این بیسوادها می گویند قمه زنها ریا می کنند! براستی شما مسئول نیت دیگران هستید، پس مساجد را هم تعطیل کنید چون شاید بعضی وارد مسجد شوند و برای ریا نماز جماعت بخوانند!

آیا آنان که در نماز جمعه جمع میشوند آنها هم برای ریا هستند؟ آیا 22بهمن که نامش هم تظاهرات هست سراسر ریا و تظاهر نیست؟

میگویند دنیا ما را میبیند و مسخره میکند!!! عزیزان دنیا و خصوصا وهابیت که در رأس مسخره کننده هاست زیارت و ادعیه خواندن را هم مسخره میکنند! زیارت امام رضا رفتن و زیارت قبور را هم مسخره میکنند! چادر مشکی زدن را هم مسخره میکنند!

اگر وهن به مذهب ملاک باشد باید تمامی مستحبات را تعطیل کرد!

کفار، سنگهای زینتی بدست کردن و چادر زدن زنان را و همچنین یک شوهر گرفتن زن و احکام مستحب نکاح و زفاف را تمسخر و مایه وهن مذهب میدانند!!!! برای باران دعا کردن را مسخره میکنند وهزاران موضوع دیگر که کتب و سایتهای آنان پر است از تمسخر و توهین به دین،، پس آقایان لطف کنند و همه احکام را تعطیل کنند!!!!!!!!!

این دین با قدرت و استحکام خود است که برای نابودیش فهمیده اند اگر عزاداری را مورد حمله قرار دهند پایه های آن را میشود سست کرد! مراقب باشید فردای قیامت در برابر رسول الله چه پاسخی دارید؟ قمه زنها و عزاداران حداقل با آیه و روایت و استدلال از قرآن و عترت خونریزی میکنند، شما برای تعطیل کردن احکام و عمل صالح چه پاسخی در محکمه عدل الهی دارید؟
 

عزاداری...
ما را در سایت عزاداری دنبال می کنید

برچسب : قمه زنی, نویسنده : اناکلب الرقیه(س) azadary بازدید : 274 تاريخ : يکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت: 15:44